جدول جو
جدول جو

معنی حجر حرانی - جستجوی لغت در جدول جو

حجر حرانی
ابن سلیمان حرانی. یکی از بلغای عرب است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ جَ رِقَ)
رجوع بحجر ثراقی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ عِ)
رجوع به حجرالمحک شود. این سنگ در نهرفاسیوس یافت شود برنگ اسمری سیر، بطعم زعفران، مصمت و ثقیل است. درد کلیه را نافع باشد و قی بازدارد
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ)
صاحب تحفه گوید: حجر ثراقی سنگی است سیاه و بدبو و از صقلیه خیزد و از آتش مشتعل گردد و از آب کم که بر او ریزند شعله ور گردد و از روغن اطفاء یابد. تعلیق او جهت صرع و درد رحم و جهت زنان عاقرو منع اذیت حیوان موذی، و بخورش جهت گریزاندن هوام مؤثر است -انتهی. و ابن البیطار در مفردات گوید: قال بولس هذا الحجر ایضاً فی لونه سواد یوجد بنهر صقلیه یحترق بالماء، و یطفاء بالزیت، منفر لجمیع الحیوان المنساب و ینفع من وجع الرحم و یعلق علی المصروعین فینفعهم. قال دیسقوریدوس فی الخامسه: و اما الحجر الذی یقال له افرامنتس فانه یکون فی البلاد التی یقال لها سقونیا یوجد فی النهر الذی فی تلک البلاد التی یقال لها نیطس و قوته مثل قوه غاغاطیس، و قد یقال انه یلهب بالماء و یطفاء بالزیت و قدیعرض ذلک للقفر. (قال) جالینوس اذا رش علیه الماء اشتعل و اذا صب علیه قلیل من الزیت انطفاء و لانفع له فی الطب خلا انه بنتن رائحته یطرد الهوام اذا بخر به -انتهی. صاحب مخزن الادویه گوید: حجرالخزامی بفتح خاء و زاء معجمتین و الف و کسر میم و یاء نسبت سنگی است سیاه و مدور و بدبوی. از صقلیه خیزد و از آتش مشتعل گردد و چون آب کمی بر آن ریزند شعله ور گردد وچون در روغن اندازند منطفی شود. بخور آن جهت گریزانیدن هوام و با خود داشتن آن جهت صرع و عقر زنان عاقرو وجع رحم و اذیت حیوانات موذی مؤثر است -انتهی
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ بَ)
رجوع به حجر بقران شود
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ اَ مَ)
سنگی است نزدیک سنگ لاجورد، لکن لاجورد صافی تر و رنگین تر است و این نرم تر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). ابن البیطار گوید: قال ابن سینا، هو حجر یکون فیه ادنی لازوردیه و لیس فی لون اللازورد و لا فی اکتنازه بل کان فیه رملیه ما. و هو لین الملمس ردی ٔ للمعده، مغسوله لایغثی و غیر المغسول یغثی، یسهل السوداء اسهالاً اقوی من اللازورد و قد اقتصر علیه و ترک الخربق الاسود لما ظفربه، لامراض السوداء و قال فی الادویه القلبیه یقوی القلب و یفرحه بخاصیه فیه مع نقصه عن الروح الدخان السوداوی و تنقیه البدن من الخلط السوداوی - انتهی. داود ضریر انطاکی در تذکره گوید: لازوردی لکنه اغبرواجوده الرزین الهش الخالی من الملوحه. یتولد بارمنیه و جبال فارس و کانه فج اللازورد. و هو حار یابس فی الثانیه مفرح ینفع من السوداء و امراضها کالجنون و الوسواس و المالیخولیا و الصرع، و له فی الجذام فعل عظیم ویجلو الکلی و المثانه و هو یغثی و یضعف المعده و یصلحه العسل بالماء مراراً و المرخ بالکتیرا و شربته الی درهم و بدله نصف وزنه لازورد - انتهی. و صاحب تحفه گوید: سنگی لاجوردی اغبر و بارملیت و نرم و ملمس، و قسمی از آن سرخ تیره و از ارمنیه خیزد. در دوم خشک ومفرح و مسهل قوی سودا و انفع از لاجورد، و اسلم از خربق سیاه، و جالی گرده و مثانه، و بالخاصیه جهه جذام مفید و مستعمل او مغسول اوست، مضر معده و مغثی و مصلحش کتیرا و عسل و سلیخه و انیسون، و قدر شربتش تا نیم مثقال و بدلش لاجورد مغسول است - انتهی. و صاحب اختیارات گوید: حجر ارمنی دو نوع است یکنوع سرخ بود بغایت و چون دست بر وی مالی پنداری که چرب است و طبیعت آن گرم و خشک است در اول. مسهل سودا بود، مسهلی قویتر از حجر لاجورد و معده را بد بود و چون مغسول بود قی و غثیان نیاورد، و اگر نه مغسول بود مقی و مغثی بود و مقوی و مفرح و مغسول وی بخاصیتی که در وی است بدن را از اخلاط سودا پاک گرداند و درد سوداوی و دفع بلغم کند و احشا را پاک کند. اما معده را بد بود و مصلح وی انیسون بود با سلیخه و مقدار مستعمل از وی نیم مثقال بود و بدل وی جهت رفع اخلاط سوداوی یک وزن و نیم حجر لاجورد است - انتهی. و صاحب نزهه القلوب گوید: ازآن لاجوردی و رمانی باشد. چون بشویند بعوض لاجورد در الوان بکار برند و دیر زوال بود - انتهی. و در برهان آمده است که حجر ارمنی دو نوع است یکی لاجوردی که گاهی نقاشان بجای لاجورد بکار برند و نوعی دیگر سرخ میباشد و چون دست بر وی مالی گوئی که چرب است طبیعت آن گرم و خشک است در دوم. و گویند مسهل سوداء است - انتهی. و در بعض از کتب آمده است که حجر ارمنی زودشکن است میان سنگ و کلوخ و در تداول عطاران ایران چون گل ارمنی گویند سرخ آن را خواهند - انتهی. و در بعض از کتب هندی آمده است که حجر ارمنی سبز است مائل بسفیدی با اندک کبودی و پس از شکستن چشمه ها در او مانند دهنج باشد و بعد از تر کردن بوی گل خوش دهد - انتهی
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
ابن علی بن حسین بن شعبه حرانی حلبی. معاصر شیخ صدوق (متوفی 381 هجری قمری) و استاد شیخ مفید (متوفی 413 هجری قمری). او راست: ’تحف العقول فیماجاء من الحکم و المواعظ عن آل الرسول’ که در 1303 هجری قمری در ایران با منتخب کشف المحجۀ ابن طاوس چاپ شده و سپس در 1380 هجری قمری مجدداً در تهران طبع شده است. رجوع به حرانی و ذریعه ج 3 ص 400 و ج 4 ص 431 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حجر عراقی
تصویر حجر عراقی
سنگ محک حجر المحک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجر ارمنی
تصویر حجر ارمنی
سنگ لاژورد در نگارگری به کار آید، گل سرخ
فرهنگ لغت هوشیار